نوشته شده توسط User1 در 06 مهر 1391. نوشته شده در
ویژگیهای یک خانواده موفق
دکتر حسین ابراهیمیمقدم / روانشناس
داشتن یک خانواده موفق همیشه هم کار سادهای نیست، فقط کافی است از محققانی که مطالب زیادی دربارهی نوجوانها نوشتند، دربارهی تأثیر عوامل فشارهای بیرونی روی نوجوانها که از مسائل متفاوت گرفته مثل مسائل اقتصادی، خانوادگی، اجتماعی و مسائلی از این قبیل سؤال شود.
واقعیت این است که تأثیر بالقوهی این مسائل را نمیتوان نادیده گرفت، مخصوصاً مسائلی که میتواند اضطراب خیلی زیادی را در افراد به وجود آورد. به هر حال این دورهای از زندگی است که جوانها در آن سعی میکنند استقلال خود را ثابت کنند و به درک باثباتی از خود برسند و جایی در این دنیا برای خود پیدا کنند و با هویت جنسیتی خود کنار بیایند و به فکر انتخاب شغل باشند. همهی مسائل میتوانند منبعی برای فشارهای روانی باشند.
مورد دیگر، مسائل خانوادگی هستند. درگیریهای بین اشخاص یا حتی طلاق یا تغییر شغلهای والدین که آنها را مجبور به تغییر محل زندگی خود میکنند، یا مشکلات مالی خانوادگی. اینها از جمله مسائلی هستند که میتوانند روی نوجوانها تأثیر بگذارند و مقدار فشارهای روانی را روی نوجوانها زیاد بکنند و تقریباً همهی جنبههای زندگی آنها را از جمله عملکردشان در مسائل تحصیلی، تحتتأثیر قرار دهند. فشارهای موجود در خود نظامهای تحصیلی را نیز باید بر این مسائل اضافه کرد، مثلاً رقابت موجود برای ورود به دانشگاههای ممتاز کشور میتواند روی این افراد خیلی تأثیر بگذارد و خواستهها و توقعات مدارس یا حتی والدین که بعضی مواقع احساسی است و یا حتی با تهدید و ارعاب همراه میشود.
البته تحصیلات بخش مهمی را در زندگی نوجوان تشکیل میدهد. سالهای بحرانی که در مدارس راهنمایی و دبیرستانها طی میشوند، سالهای گذر از دوران کودکی به بزرگسالی هستند. داشتن عملکرد خوب در مدرسه میتواند نویدبخش موفقیت در زندگی آینده شود. اما اگر نوجوان ما دچار مشکلاتی شود، مثلاً از مدرسه اخراج شده باشد یا چیزهایی از این قبیل ... ممکن است در آینده درهای زیادی به روی او بسته شود؛ بنابراین تعجبی ندارد که کارنامهی فرزند شما به جای نمرههای خوب مملو از نمرههای بد باشد و شما به عنوان یک پدر و مادر، آشفته و نگران باشید. اگر چنانچه در تحصیلاتش موفقیتی کسب نکند، واکنش شما ممکن است به صورت خشم، اضطراب یا حتی احساس گناه باشد.
اما خیلی از خانوادهها هستند که توانستند طوری شرایط خانواده را سازماندهی کنند که نوجوانشان عملکرد مناسبی داشته باشد. حتی اگر عملکرد نوجوانتان در مدرسه خوب هم نیست، ممکن است لازم شود به چیزی فراتر از این ظواهر نگاه کنیم. مثلاً در بینظم بودنش و عدم تمایلش به مطالعه ممکن است عوامل دیگری هم دخالت داشته باشد که باید آنها را هم درنظر بگیریم. آیا فشارهای روانی دیگری هم وجود دارند که ذهن نوجوان را به خودش مشغول کند؟ آیا ممکن است حواسش معطوف به مشکلات مدرسه بوده مثلاً دانشآموز دیگری او را اذیت میکرده است؟ آیا از نظر سلامتی مشکلی دارد که در تواناییاش در تمرکز حواس اختلال ایجاد کرده است؟ آیا خسته شده است؟ مدرسه به نظرش بیفایده میآید؟ یا ممکن است دچار یک اختلال یادگیری باشد که تاکنون ناشناخته و درمان نشده باشد؟ اینجاست که خانوادهها نقش بسیار برجسته و مهمی دارند و از خانوادهها میخواهیم که وارد گود شوند.
در آن گرماگرم، تلاش نوجوان برای کسب استقلال و جدا شدن از خانوادهها میبینیم. هنوز خانوادهها هستند که تأثیرات زیادی روی زندگی نوجوان دارند و قادر هستند ابزارهای زیادی را در موفقیت تحصیلی مخصوصاً قبول شدن در کنکور در اختیارش قرار دهند. اینجاست که از خانوادهها میخواهیم از خود بپرسند که چگونه به مسؤلیتهای زیر رسیدگی کردهاند.
جواب این سؤالات، خانوادههای موفق را از خانوادههای ناموفق متمایز میکند.
1- آیا ارزشهایی را به نوجوان القا کردید که در تحصیلاتش به او کمک کند. مثلاً باور به این که تحصیلات خوب مهم هستند و در حالی که تحصیلات خوب نیازمند تلاش است، آیا او درک میکند که این تلاش چه ارزشی دارد؟
2- آیا شما توقعات زیاد اما واقعبینانه از نوجوانتان داشتید؟ آیا میداند که از او توقع دارید که به اندازهی تواناییاش تلاش کند؟
3- آیا فعالانه به تکالیف درسی او علاقه نشان میدهید. آن مواقعی که میتوانستید، آیا در حل مشکلات درسی به او کمک میکردید؟ یا برای ترغیب به مطالعه، گاهی او را به کتابخانه هدایت میکردید؟
4- اگر موفقیتی در تحصیلات کسب کند، تشویقی را در نظر میگیرید و همانطور اگر عملکردش از آن چیزی که انتظار میرود، کمتر باشد، به او کمک میکنید تا جبران کند؟
5- آیا برای کمک به او در مسائل تحصیلی در منزل، مسؤلیتهایی به او میدهید که باعث ایجاد ویژگیهایی مثل کاردانی، اتکاء به نفس، مباهات و چیزهایی از این قبیل شوند؟
6- آیا به نوجوان کمک میکنید که وظایف و فعالیتهای زندگیاش را اولویتبندی کند، طوری که حتماً تکالیف تحصیلی و مسؤلیتهایش در منزل در اولویت اول باشند، قبل از تماشای تلویزیون و یا تماس با دوستان ...؟
7- آیا برای مشورت کردن با معلمها و حمایت از او به مدرسهاش سر میزدید یا به او آموزش میدادید که باید با مشاور یا روانشناس صحبت کند؟
این تفاوتهایی است که وقتی آنها را بررسی میکنید، متوجه میشوید چه خانوادههایی موفق هستند. واقعیت این است که ارزش این نوع کمکهای والدین را نباید دست کم گرفت که حتی از سطح تحصیلات خود شما یا میزان درآمد خانوادهها هم مهمتر هستند. تحقیقات نشان میدهد داوطلبانی که از خانوادههای کمدرآمد هستند، در مقایسه با داوطلبانی که از قشر پردرآمد هستند، 2 برابر بیشتر احتمال دارد که بگویند والدینشان از آنها توقع داشتند که به تحصیلات عالیه دست پیدا کنند.
تلفن:۰۹۱۲۲۰۴۷۸۶۴-۴۴۲۳۰۴۶۷
gmail:dpz1354@gmail.com
Email:hassangolestanni95@yahoo.com
نظرات شما عزیزان: